چيز ديگري كه از همه ی اينها مهمتر
است و بايد توجّه داشته باشيم، بايد تفكّر داشته باشيم، اين است كه در روز قيامت،
دست ما، پاي ما، چشم ما، گوش ما، زبان ما، پوست و گوشت و استخوان ما عليه ما شهادت
ميدهند. و نيز بايد بدانيم كه اين دنيا، دنياي مادّه است و باطن اين دنيا آخرت
است؛ اين دينا عَرَض است و باطن و حقيقتش آخرت است؛ و از نظر قرآن، عالم آخرت عالم
حَيَوان است.
قرآن ميفرمايد:
(وَ اِنَّ الدّارَ الاخِرَةَ
لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُون)[1]
اي كاش ميدانستيم كه عالم آخرت عالم
حيات است! همه چيزش حرف ميزند؛ مار و عقرب در جهنم حرف ميزنند؛ سرزنش ميكنند؛
آتش جهنّمش حرف ميزند، سرزنش ميكند؛ ميوه و قصر و تخت و آب و نعمتهاي بهشت با
انسان حرف ميزنند؛ و تسلي ميدهند؛ و خوشحال ميكنند.
لذا در روز قيامت، علاوه بر
اينكه روحش شعور دارد، تمام اعضا و جوارحش شعور دارند؛ حرف ميزنند؛ هم حرف ميزنند
و هم حرف ميشنوند. آيات فراواني در اين باره هست. از جمله اين آيه:
(حَتّي اِذا ما جاءوُها شَهِدَ
عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ اَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلوُنَ ـ
وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا اَنْطَقَنَا اللهُ
الَّذي اَنْطَقَ كُلَّ شَيءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ وَ اِلَيْهِ
تُرْجَعُونَ)[2]
پناه بر خدا از آن روزِ رسوائي!
ميفرمايد: ميآيند در صف محشر؛ چشم آنان عليه آنان شهادت ميدهد كه چشم چراني كرده
يا فيلمهاي كذائي از ويدئو تماشا كردي در فلان ساعت، فلان روز. گوش آنها عليه آنها
شهادت ميدهد؛ ميگويد: موسيقي و ساز و آواز گوش دادي. زبان آنها عليه آنها شهادت
ميدهد. ميگويد: غيبت كردي؛ دروغ گفتي؛ ناسزا گفتي، بالاخره زخم زبان زدي، حرف
نابجا زدي. پوست آنها عليه آنها شهادت ميدهد؛ ميگويد: مگر بدن تو و دست تو بدن
نامحرم را لمس نكرد؟ و بالاخره پوست و گوشت و استخوان عليه انسان شهادت ميدهند.
اين آقا وحشتزده ميشود؛ اين خانم وحشتزده ميشود؛ به التماس ميافتد؛ به اينها
ميگويد: (لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا) اتّفاقاً قرآن ميفرمايد كه با گوشش،
با چشمش، با زبانش خطاب به پوست بدن ميگويد:
(قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ
شَهِدْتُم عَلَيْنا) چرا عليه ما شهادت ميدهي؟ آن هم همان جواب
زمين را ميدهد؛ جواب خواهد داد:
(قالُوا اَنْطَقَنا اللهُ الَّذي
اَنْطَقَ كُلَّ شَيءٍ)
من در دنيا شعور داشتم اما اجازه
نداشتم كه حرف بزنم؛ اجازه نداشتم عليه تو شهادت بدهم. اما حالا خدا مرا به نطق
درآورد و ميگويد كه عليه تو شهادت بدهم.
اين آيه ی شريفه به ما ميگويد:
در روز قيامت همه ی اعضا و جوارح ما عليه ما يا لَهِ ما شهادت ميدهند. آن كساني
كه روي پا ايستاده و عبادت كردهاند، در روز قيامت همان پا به نفع آنان شهادت ميدهد
كه خدايا من در دنيا خسته ميشدم؛ اين روي من ميايستاد و مناجات ميكرد. در دل شب
نماز شب ميخواند؛ قنوت بجا ميآورد. آن دستي كه به فقرا و ضعفا رسيدگي كند در روز
قيامت ميگويد: خدايا! او به واسطه ی من به فقرا و به ضعفا رسيدگي كرد. آن زباني
كه ذكر بگويد، آن گوشي كه قرآن بشنود، آن گوشي كه منبر بشنود، روز قيامت لَهِ
انسان شهادت ميدهد. اما آن چشم و گوشي كه فيلمهاي كذائي از ويدئو تماشا كند و ساز
و آواز و موسيقي بشنود، آن زباني كه غيبت كند، در روز قيامت عليه انسان شهادت ميدهند.
آن پايي كه رو به گناه رفته است، آن دستي كه العياذ بالله دزدي كرده است، كم فروشي
كرده است، به صورت كسي سيلي زده است، اين دست روز قيامت عليه او شهادت ميدهد.
به فرموده ی قرآن، بعضي اوقات
اين انسان نابكار لجوج، وقتي كه زمين و زمان، ملائكه، پيغمبر خدا و ائمه ی
طاهرين(ع) عليه او شهادت ميدهند، منكر ميشود. وقتي منكر شد ديگر زبان نميتواند
حرف بزند:
(اَلْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلي
اَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا اَيْديهِمْ وَ تَشْهَدُ اَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا
يَكْسِبُونَ)[3]
يعني اگر اين انسانِ لجوج، لجبازي
كرد ديگر زبانش مُهر شود؛ اما اعضاء و جوارحش عليه او شهادت ميدهند. در جاي ديگر
ميفرمايد:
(وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ
بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ و الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اوُلئِكَ عَنْهُ
مَسْؤُلاً)[4]
يعني اي انسان! مواظب باش! شايعه
پراكني نكن؛ سوء ظنّ به ديگران نداشته باش؛ مواظب گفتارت باش! با علم بر جلو،
پيروي از علم كن نه از چيز ديگري. بعد قرآن كريم ميفرمايد: توجّه به اين داشته
باش كه:
(اِنّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ
الْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً)
ظاهر تو و باطن تو در روز قيامت
عليه تو شهادت ميدهند. از اين آيه ی شريفه ميفهميم كه علاوه بر اينكه گوشت و
پوست و استخوان و اعضاء انسان عليه انسان شهادت ميدهند، دل انسان، روح انسان،
هُويّت انسان، در روز قيامت عليه انسان شهادت ميدهد.
اين بحث يك بحث دقيق عرفاني هم
دارد كه الآن مورد بحث من نيست؛ و آنچه الآن مورد بحث من است، اين است كه: زن و
مرد! از شما تقاضا دارم مواظب باشيد در روز قيامت به واسطه ی زمان و مكان، به
واسطه ی در و ديوار، به واسطه ی گوشت و پوست و استخوان خود، به واسطه ی چشم و گوش و
زبان خود، به واسطه ی هويّت خود رسوا نشويد! رسوائي كاري است مشكل. بالاترين دردها
براي انسان رسوائي است. اگر خداي نكرده يك كسي در دنيا گناه كند، مردن را بر رسوا
شدن ترجيح ميدهد. زني اگر كار بدي انجام داده باشد ـ هر چه هم پست باشد ـ دوست
دارد بميرد اما رسوا نشود. اين مرد و زن كه ميخواهند رسوا نشوند بايد توجه داشته
باشند كه روز قيامت روز رسوائي است؛ روزي است كه خدا و پيغمبر و ائمه ی طاهرين و
حضرت زهرا(س) و ملائكه ی مقرّب خدا، در و ديوار، زمان و مكان و بالاخره تمام اعضا
و جوارح انسان، لَهِ انسان يا عليه انسان، شهادت ميدهند. توجّه به اين مطلب داشته
باشيد! شبانه روز اقلاً يك يا دو يا سه مرتبه، بعد از نمازهايتان، وقتي كه
بيكاريد، وقتي كه خانم از كارِ خانهاش فارغ ميشود، وقتي كه شما در بازار مشغول
كاريد يا از كارتان فارغ شديد، قدري در خود فرو رويد؛ اين بحث را قدري تحليل كنيد؛
قدري رويش فكر كنيد كه:
«تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَيْرٌ مِنْ
عِبادَةِ سَنَةٍ»
به اين مطالب توجّه كنيد! زيرا
اين توجّه ماست كه سعادت ميدهد؛ هم براي دنياي انسان و هم براي آخرت انسان. همين
توجّهها و تفكّرهاست كه انسان را متوجّه و متفكّر ميكند؛ يعني مَلكه ی توجّه و
تفكّر براي انسان پيدا ميشود. خوشا به حال آن كسي كه مَلكه ی توجّه و ملكه ی
تفكّر داشته باشد. به طور ناخودآگاه، به طور خودكار توجّه داشته باشد. قرآن ميفرمايد:
اگر اين حالت برايش پيدا شود، ديگر خدا دست او را ميگيرد و لحظه به لحظه بالا ميبرد:
(في بُيُوتٍ اَذِنَ اللهُ اَنْ
تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيها اسْمُهُ ...)[5]
بعد ميفرمايد:
(رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ
وَلا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ)[6]
آنهائي كه ملكه ی تفكّر و توجّه
دارند، تجارت و كار دنيا از خدا غافلشان نميكند.
پي نوشت ها: